با غربالگری که روی اهدا کنندگان خون در سال های اوایل دهه 1970 صورت گرفت، فراوانی هپاتیت با انتقال خون کاهش یافت اما ریشه کن نشد.
90 الی 95 درصد از آن هایی که خون اهدا کرده بودند، برپایه سرولوژیک وجود هپاتیت B و A، تحت عنوان هپاتیت غیر A و B رده بندی شدند. آن هایی هم که انتقال فراورده های تجعمی داشتند، در معرض بیشتر این خطر بودند.
در سال های 1980 هم افراد به طور داوطلبانه خون نمی دادند. در واقع به دلیلی از عوامل خطر سازی مثل ایدز و ظهور روش های غربالگری بوده، اما تا جای ممکن به مقدار قابل توجهی بروز هپاتیت را کاهش داد.
در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990، اول آزمون های غربالگر جانشین برای هپاتیت غیر A و غیر B در نظر گرفته شدند که ثابت شد هردو در اهداکنندگان خون به احتمال بیشتری هپاتیت غیر A و غیر B منتقل می کنند.
بعد از آن روش ایمن سازی مطرح شد. در این روش فراوانی هپاتیت مرتبط با انتقال خون بیش از پیش کاهش پیدا کرد. سپس آزمایشاتی که صورت گرفت، با آزمون جانشین میزان بروز هپاتیت مرتبط با انتقال خون در یک بیمارستان دانشگاهی شهری از پایه 3.8 درصد به 1.5 درصد رسید. یعنی در واقع با وجود آزمون های آنتی HCV میزان هپاتیت C در بیماران کمتر گزارش شد.
تا اوایل دهه 1990 فراوانی هپاتیت ثابت بود، بعد از آن هم به موازات کاهش تعداد موارد جدید مصرف کنندگان مواد مخدر درون سیاهرگی به میزان 80درصد کاهش پیدا کرد. پس از حذف پلاسمای آنتی HCV مثبت از ذخیره اهدا، موارد نادر تک گیری از هپاتیت C در بین افراد دریافت کننده فراورده های ایمونوگلبولین برای مصرف داخل وریدی نه درون ماهیچه ای دیده شده است.
مبتلایان به هموفیلی و سایر افرادی که عوامل انعقادی دریافت کرده اند، مصرف کنندگان مواد مخدر داخل وریدی تقریبا 60 تا 70 درصد از مبتلایان به هپاتیت غیر A و غیر B تک گیر و نیم درصد از افرادی که داوطلبانه خون اهدا می کنند، نیز جز این موارد به حساب می آیند.
در ایالات متحده هم در آمریکایی های آفریقایی و مکزیکی تبار شیوع عفونت HCV بسیار بالا می باشد. بین سال های 1988 تا 1994 بیشترین شیوع بیماری در بین مردان 30 تا 40 ساله بوده است. در مطالعاتی که بین 1999 تا 2000 صورت گرفته، اوج شیوع بیماری به سن 40 تا 49 سال تغییر کرده است.
توزیع ژنوتیپ های HCV در نقاط مختلف دنیا با یکدیگر متفاوت می باشند. ژنوتیپ 1، شایع ترین ژنوتیپ در سراسر جهان می باشد. در ایالات متحده این شیوع 70درصد موارد عفونت هپاتیت C را تشکیل می دهد.
ژنوتیپ های 2 و 3 هم که مسئول 30 درصد باقی مانده هستند.
ژنوتیپ 1 در سیاهان آمریکایی، که بالاتر هم هست و به 90درصد می رسد. در مصر ژنوتیپ غالب نوع 4 می باشد. در آفریقای جنوبی ژنوتیپ 5، در هنگ کنگ هم ژنوتیپ 6 شایع دیده می شود.
عفونت هپاتیت C در واقع از طریق انتقال خون می باشد، اما به طور بالقوه از طریق رابطه جنسی، یا دوره زایمان منتقل می شود.
خطر بروز آن از راه جنسی عمدتا در همبسترهایی دیده شده که بیماری های آمیزشی داشته اند. در دوره زایمان هم که احتمال حدود 5 درصد داشته است. نسبت به عفونت های HIV و HBV بسیار کمتر بوده است.
شیردهی، خطر انتقال عفونت HCV از مادر آلوده به نوزاد را افزایش نمی دهد. عفونت کارکنان بهداشتی بیشتر است. باز هم با این حال به خاطر فرورفتن اتفاقی سر سوزن به پوست در کارکنان بهداشتی بیشتر است.
از طریق تماس های خانگی این عفونت بسیار نادر است.
خطر بروز HCV در آن هایی که همودیالیز باید شوند، دریافت کنندگان عضو پیوندی و افرادی که شیمی درمانی می شوند، چون به خون نیاز پیدا می کنند، بیماران مبتلا به HIV و آن هایی که بی دلیل موجهی سطح سرمی آمینوترانسفر در آن ها بالاست، افزایش می یابد.